نقد و بررسی کنایات هنجارگریخته در دیوان ابن فارض و کلیات شمس مولوی
Authors
Abstract:
هنجارگریزی یکی از وجوه رستاخیز واژگان بر مبنای زبانشناسی است که با شکستن ساختار سطحی واژهها و نه ساختار عمیق، باعث لذت ادبی مخاطب میشود. در این جستار نگارندگان به روش تحلیلی کنایات هنجارگریخته را در دیوان ابنفارض و کلیات مولوی نقد و بررسی میکنند. پژوهش حاضر نشان میدهد که کنایه در سرودههای این دو شاعر، علاوه بر جنبة زیباشناختی و هنری، ابزار انتقال معانی مبهمی است که به آسانی تن به بیان صریح نمیدهند. کنایه در ساخت مفرد در سرودههای ابنفارض، بسامد فراوانی دارد که نشانة ایجاز، نوآوری و همچنین زبان فاخر و لطیف اوست. حال آنکه مولوی کنایه را درگونة ترکیبات وصفی، اضافی و عطفی آورده است. از شیوههای جالب توجه در اشعار ابنفارض و مولوی، تلفیق و به کارگیری آرایههای ادبی با کنایه است که این روش موجب شده است جنبة هنری ابیات نمود بیشتری داشته باشد و بافت بلاغی و هنری آنها مستحکمتر شود. گاه ابنفارض با انتخاب شگرد تزاحم کنایه سبب دیریابی معنا شده است که از کارکردهای مهم این تکنیک بیانی، برجستگی جنبة زیباییشناختی بیت است. از آنجا که از ویژگیهای بارز سرودههای مولوی نزدیک بودن به زبان عامیانه است، در اشعارش کنایه از نوع ایما بسامد گستردهای دارد.
similar resources
بررسی تطبیقی هنجارگریزی معنایی در دیوان ابن فارض و «کلیات شمس» مولوی
هنجارگریزی یکی از وجوه «رستاخیز واژگان» بر مبنای زبان شناسی است که با شکستن ساختار سطحی واژه ها و نه ساختار عمیق و ژرفی، باعث لذت ادبی مخاطب می شود. هرچند نظریة هنجارگریزی توسط صورتگرایان روس مطرح شده است، اما مفهوم آن در آثار نقدی و بلاغی عرب با تعابیری چون «الإنتقال» ، «الإتساع» ، «الشجاعة» ، «الضرورة» و ... یافت می شود. ماهیت فرامنطقی، عقلی و عرفی معانی و حقایق عرفانی از یک سو و محدودیت حو...
بررسی تشبیهات هنجارگریخته در سروده های ابن فارض و مولوی
ماهیت فرامنطقی، عقلی و عرفی معانی و حقایق عرفانی از یک سو و محدودیت حوزه کارایی زبان از سوی دیگر باعث شده شاعران و عارفان، از زبان و بیان هنجارگریخته استفاده کنند. عارفان همواره برای ساخت تصاویر شاعرانه و بیان افکار خود، از تشبیه، که یکی از مهم ترین و پربسامدترین انواع هنجارگریزی معنایی در سروده های عرفانی است، بهره برده اند. در این جستار، نگارندگان به روش تحلیلی، تشبیهات هنجارگریخته در دیوا...
full textبررسی تطبیقی تجلی عشق در اشعار مولوی و ابن فارض
مولوی و ابن فارض دو شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم معتقدند، حیات جاودانه یعنی فنای در عشق، و بالاترین مقام عزّت، درجه بقاء بعد از فناست، زیرا عشق از اوصاف الهی و سرآغاز خلقت بشر است، و ذره ذره عالم با آن سرشته شده است. این عشق در واقع بر «هستی مطلق» دلالت دارد و هر گاه حجاب برداشته شود و ذات یگانه در وجود او تجلی یابد، هر وصفی، وصف اوست و هر شکل و صورتی، از آن معشوق خواهد بود. زیرا ...
full textآیات توبه در اشعار ابن فارض و مولوی
قرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی به «توبه» توجه ویژه کرده است و از مومنان می خواهد که توبه کنند و به سوی خدا بازگردند تا رستگار شوند و از آنجا که یکی از مظاهر قرآن تجلّی آن در ادبیات عرفانی است برخی از عرفای بزرگ، توبه را به عنوان اول منزل و مقام ذکر کرده اند و نقش بنیادین آن را خاطرنشان کرده اند. ابن فارض مصری و جلال الدین محمد بلخی دو شاعر عارف در عرصه ادب عربی و پارسی هستند که در مسیر سیر و سلوک ...
full textآیات توبه در اشعار ابن فارض و مولوی
قرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی به «توبه» توجه ویژه کرده است و از مومنان می خواهد که توبه کنند و به سوی خدا بازگردند تا رستگار شوند و از آنجا که یکی از مظاهر قرآن تجلّی آن در ادبیات عرفانی است برخی از عرفای بزرگ، توبه را به عنوان اول منزل و مقام ذکر کرده اند و نقش بنیادین آن را خاطرنشان کرده اند. ابن فارض مصری و جلال الدین محمد بلخی دو شاعر عارف در عرصه ادب عربی و پارسی هستند که در مسیر سیر و سلوک ...
full textMy Resources
Journal title
volume 4 issue 1
pages 119- 137
publication date 2015-05-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023